زبان سرخ

داستانها و دلنوشته های ارشیا حاتمی ارسی

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

انتشار اولین رمان من

برای دریافت اولین رمان من با عنوان شراره های امید روی لینک زیر کلیک کنید


لینک دریافت رمان

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ارشیا حاتمی

زندگی زیباست

زندگی زیباست چشمی باز کن

گردشی در کوچه باغ راز کن

هر که عشقش در تماشا نقش بست

عینک بدبینی خود را شکست

علت عاشق ز علت ها جداست

عشق اسطرلاب اسرار خداست

من میان جسم‌ها جان دیده‌ام

درد را افکنده درمان دیده‌ام

دیده‌ام بر شاخه احساس‌ها

می‌تپد دل در شمیم یاس‌ها

زندگی موسیقی گنجشک‌هاست

زندگی باغ تماشای خداست

گر تو را نور یقین پیدا شود

می‌تواند زشت هم زیبا شود

حال من در شهر احساسم گم است

حال من عشق تمام مردم است

زندگی یعنی همین پروازها

صبح ها، لبخندها، آوازها

ای خطوط چهره‌ات قرآن من

ای تو جان جان جان جان من

با تو اشعارم پر از تو می‌شود

مثنوی‌هایم همه نو می‌شود

حرف‌هایم مرده را جان می‌دهد

واژه‌هایم بوی باران می‌دهد

شهرام محمدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ارشیا حاتمی

زندگی یک سفر دور دراز است اما گاهی این سفر خطرناک می شود

در زندگی یا همان سفر بی پایان از پشت ما خطر های زیادی ما را تهدید می کند ولی ما باید آن قدر به خود ایمان داشته باشیم که با وجود این خطر ها راهمان را درست طی بکنیم.

و تنها کسی که همیشه باید در یادمان قرار دهیم فقط خداست.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ارشیا حاتمی

کمی از سفر زندگیمان بگوییم

در سفر بی پایان گاهی به صخره هایی بر خورد می کنیم که قایق ما را غرق می کند.در این موقع تنها چیزی که به  ما کمک می کند جلیقه ی نجات است .

هر وقت در زندگی دچار همیچین اتفاقی شدیم باید از آن جلیقه استفاده کنید ولی یادمان باشد که همیشه این جلیقه به ما کمک نمی کند . یعنی در روز قیامت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ارشیا حاتمی